جوان آنلاین: «از خانواده خود چه انتظاری داری، راحت و بیدغدغه بگو!» این سؤالی بود که در شبکه اجتماعی به اشتراک گذاشتیم تا جوابهای کوتاه جوانان را دریافت کنیم. در میان پاسخها ردههای سنی مختلف را داشتیم که سعی کردیم به ترتیب دورههای سنی پاسخها را منتشر کنیم، چراکه نوع پاسخها در هر دوره سنی متفاوت و جالب توجه بود. از آن مهمتر «جوان» در قبال پاسخهایی که منفی است، هیچ گونه مسئولیتی ندارد، اما صرفاً شاید همین پاسخهای منفی به خوانندگان ما و نیز خانوادهها کمک کند تا بدانند چالشها و درگیریهایی که آنان با جوان خود در کانون خانواده دارند، معطوف به خودشان نیست و بیشک این طبیعت و خوی جوانی است که به قول معروف در سرش باد داشته باشد. نقل از رودکی در سندبادنامه است که مینویسد: «جوانى، شعبهاى است از جنون و دیوانگى.» شاید جسارتی که در جوانی برای انجام برخی امور وجود دارد، در سنین بالاتر نباشد و این خاصیت جوانی است. با همین نگاه است که ضربالمثل قدیمی میگوید: «تدبیر از پیر، جنگ از جوان».
مقتضیات جوان این است که شور و حرارت، جسارت و دل به دریا زدن داشته باشد و در این مسیر فقط میتوان راهنما و حمایتگر او بود. پدر و مادر باید بدانند که جوان آنها مراحل کودکی و نوجوانی را طی کرده و به منزل شباب و جوانی رسیده است و جوان بر اساس کشش طبیعی خویش عاشق استقلال است. میخواهد هر چه زودتر خود را از محدودیتهای دوران کودکی و نوجوانی رها کند و به گروه بزرگسالان بپیوندد، مانند آنها آزاد و مستقل باشد و در این مسیر شاید بیراهههایی هم وجود داشته باشد. شاید پاسخهایی که در ادامه میآید به همه ما کمک کند بدانیم با جوانان چگونه به نقطه تعادل برسیم.
بازه سنی ۲۰ تا ۲۵سال
مهدی ۲۲ساله: کاش قبول کنن دوره دهنت بو شیر میده سر اومده!
طاها ۲۰ساله: مشکل اصلیم با پدرم سر ماشین هست. کاش قیدشو میزد و راحتتر سوئیچ میداد!
شیرین ۲۳ساله: مادر من، عزیز من، مهربون من، سر جدت در بزن بیا تو اتاق! به والله کار خاصی انجام نمیدم، به خدا که بازدید سرزده شما از من در وسط روز یا نصف شب، درمان هیچ دردی نیست!
مهدیار ۲۲ساله: انتظار همراهی بیشتر، درک بیشتر، پذیرش اینکه دوره جوانی یعنی رفیقبازی!
محمد ۲۴ساله: من انتظاری ندارم، از پدر ومادرم بابت اینکه رفیقم هستند، ممنونم.
رامین ۲۲ساله: اگر خودتان جوانی نکردید، بگذارید ما جوانی کنیم.
بازه سنی ۲۵ تا ۳۰سال
مینو ۲۸ساله: کاش پدر و مادر به جای اینکه آرزو داشته باشن عروسی بچههاشون رو ببینن، آرزو داشته باشن خوشبختی و آرامششون رو ببینن که در این دو اولی هم مستتر است.
شکوه ۲۵ساله: انتظار دارم به این باور برسند که قرار نیست مسیری را در زندگی برویم که آنها آرزو داشتند بروند.
بازه سنی ۳۰ تا ۳۵ سال
رضا ۳۴ساله: دوست دارم به والدینم بگویم توانمندیهای ما در این سن بیشتر از سایر دورههاست، اما با شرایط مادی و اقتصادی کنونی روزگار سخت میگذرد. برای گذران و رسیدن به پلههای موفقیت نیازمند همراهی بیشتری از سوی والدین هستیم. این همراهی صرفاً مادی نیست بلکه ما خواهان همراهی معنوی هستیم.
فرشته ۳۲ساله: کاش فرق نظارت را با مچگیری میدانستند و اتفاقاً میدانستند مچگیری نتیجه خوبی ندارد.
فاطمه ۳۵ساله: تجربه یکی از بخشهای مهم در مسیر موفقیت است، اما چرا والدین اصرار دارند ما کمتر تجربه کنیم و کمتر ببازیم. اصلاً برای بردن باید باخت، برای تشخیص راه از بیراهه باید بیراهه را تجربه کرد. باید گاهی سرمان به سنگ بخورد.
هادی ۳۳ساله: ما جوانهای امروزی تحت فشارهای روانی سختی هستیم. از مشکلات اقتصادی گرفته تا سایر موضوعات با زن و زندگی و بچه، از پدر و مادر انتظار داریم که با فشار بیشتر و توقعات نابجا زندگی را برایمان سختتر نکنند.
۳۵ سال به بالا
مهسا ۳۶ساله: یکی از دردهای فعلی من است که با وجود شرایط مادی مناسب خانواده اجازه مستقلشدن را نمیدهند. والدین هستند تا ناجی و حمایتگر باشند. چه خوب که این حمایت در زمان حیات آنها باشد. امروز من شرایط مستقل شدن را دارم و میدانم سختیهای خود را دارد، در نتیجه نیازمند حمایت خانواده هم هستم، پس چه بهتر که این حمایت الان صورت گیرد، نه در سالهای بعد که مشخص نیست آنها در قید حیات باشند یا نه! خواسته من این است مرا برای رسیدن به استقلال همراهی کنند و مجبورم نکنند برای این استقلال تن به یک ازدواج غلط دهم.
اسماعیل ۴۰ساله: پدر و مادر تاج سر هستن، اما کاش بدونن همیشه حرفشان منطقی نیست. همین.
سورنا ۳۷ساله: تنها انتظارم این است که به علایق ما احترام بگذارند.